دانشنامه پارسی

چو ایران مباشد تم من مباد * * * بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

دانشنامه پارسی

چو ایران مباشد تم من مباد * * * بدین بوم و بر زنده یک تن مباد

نگاهی به زندگی نامه زرتشت ، پیامبر ایران زمین

نگاهی به زندگی نامه زرتشت ، پیامبر ایران زمین 

زرتشت پیامبر ایران زمین
 


 نگاهی به زندگی نامه زرتشت ، پیامبر ایران زمین
زرتشت پیامبر ایران زمین

زرتشت پیامبر ایران زمین

فرستنده و گردآورنده : ضیاء – ط

احوال شخصی زرتشت …

در اوستای جوان تر ، نام پدر و مادر اشو زرتشت ، پوروسَسپِه ( پوروشسپ در پهلوی ) و دُغدووا ( دوغدو در پهلوی ) آمده است . پوروشسپ از دودمان سپیتمَه ( سپَنتمان در پهلوی ) و مردی معروف به دانش و اشویی بود . دغدو دختر فری هیم رَوا از خاندان اشراف و مذهبی بود .

حاصل ازدواج پوروشسب و دغدو ، پنج پسر بود ، و زرتشت سومین آن هاست . زرتشت آموزش های نخستین را از پدر و دیگر دانشمندان نامدار شهر خود آموخت . نوشته شده است که او ذهنی تیز و روحیه ای کنجکاو داشت و در پانزده سالگی همه ی دانش زمان خود را آموخته بود . پس از پانزده سال بررسی و تفکر درباره آفرینش ، و موشکافی در آن چه که از استادان آموخته بود ، بینش زرتشت به آن جا رسید که بداند خدایان پنداری نادرست ، و تنها یک آفریننده وجود دارد که همه هستی ها از اوست . سرانجام ، او در سن سی سالگی به پیامبری برگزیده شد .

اشو زرتشت حتی پیش از برگزیده شدن به پیامبری دیدگاه های خود را در باره روش زیست و هستی خداوند برای دیگران شرح می داد . ولی ، پس از انتخاب به پیامبری و دریافت پیام اهورامزدا ، با کوشش ویژه ای دست به کار تبلیغ شد و این کار ، با دشمنی شاهزادگان و روحانیون زمان او ، که منافع خود را در خطر می دیدند ، روبه رو گردید . روحانیون ( مغان ) از دریافت فدیه و قربانی برای خدایان و از باور مردمان به خرافات بهره می بردند ؛ و شاهزادگان می خواستند مردمان را در تاریکی نادانی نگاه دارند و خود بی دردسر فرمانروایی کنند .

پیام گات ها که به وسیله زرتشت پخش می شد ، موقعیت آنان را ضعیف می کرد . مخالفان – شاهزادگان و روحانیون چند خدا پرست – جان زرتشت را مورد تهدید قرار دادند . ناگزیر در سن ۴۲ سالگی تصمیم به مهاجرت گرفت ( امر مهاجرت در گات ها ذکر شده است ) و با شاگردان وفادارش به باکتریا در شرق ایران رفت و در آن سرزمین توانست پیروان زیادی پیدا کند ، از جمله کی گشتاسب پادشاه بلخ ، و همسرش هوتَوسا ، دین زرتشت را پذیرفتند و حامی او شدند . در گات ها زرتشت بارها فرمانروایان بدکار و روحانیون استفاده جو را که می کوشند مردم را در نادانی نگاهداشته و از آنان بهر برداری کنند ، ملامت می کند . اشو زرتشت ۴۷ سال با همه جان و روان خود ، در راه آموزش و گسترش دین کوشید و سرانجام هنگامی که سرگرم ستایش اهورامزدا در آدُریان ( آتشکده ) بود به دست بد خواهی به نام توربراتور کشته شد . بنا به نوشته های دینی ، اشو زرتشت با هووُوی پیوند زناشویی بست .

هوووی یکی از پیروان او بود . از این پیوند سه پسر به نام ایسَت واسستَره ، اوروتَت نَرَه ، هوَرچیثزَه و سه دختر به نام فرینی ، ثریتی و پوروچیستا هستی یافتند . واژه زرتشت از دو پاره درست شده است . ” زَرَتا ” که به معنی زرین است و ” اوشترا ” که از ریشه ” اوش ” به معنی روشن است و رویهم به معنی ” روشنایی زرین ” است . بنا به باوری ، نام اصلی زرتشت ، سپیتامه بوده است که از نام خاندان و بنیادگذار این خاندان گرفته شده و زرتشت نامی است که در هنگام برگزیده شدن به پیامبری به او داده شده است . ( این نظر درست می نماید . زیرا می بینیم که نام اصلی بودا هم سیدذارثا بوده است و پس از دست یابی به بینش واقعی ، نام بودا به معنی ” روشن شده ” به او داده اند و به عیسی پس از پیامبری ” مسیح ” تقدیس شده بوسیله روغن لقب دادند ) .

زمان زرتشت …

اودُخوس کلدانی که در سده چهارم پیش از مسیح در قلمرو ایران می زیسته و با زرتشت و فلسفه او آشنایی کامل داشته و خود از دوستان نزدیک افلاطون بوده است ، زمان زرتشت را شش هزار سال پیش از افلاطون ذکر می کند . خانتوس لیدیایی هم که در سده پنج پیش از میلاد ( همزمان با اردشیر یکم هخامنشی ) می زیسته و رساله ای درباره زرتشت نوشته ، تاریخ زرتشت را ۶۰۰۰ سال پیش از یورش خشایارشا به یونان ذکر می کند . با توجه به این که تاریخ یورش خشایارشا به یونان ۴۸۰ پیش از میلاد بوده است تاریخ داده شده خانتوس به ۶۴۸۰ پیش از میلاد بالغ می شود . پلینوس از قول ارسطو تاریخ زرتشت را ۶۰۰۰ سال پیش از افلاطون می داند و با توجه به این که افلاطون در حدود ۳۴۷ پیش از مسیح درگذشته ، تاریخ زرتشت به چیزی نزدیک به ۶۴۱۰ سال پیش از میلاد می رسد . هرمی پوس که در قرن سوم پیش از میلاد زندگی می کرده ، تاریخ زرتشت را به ۷ هزار سال پیش از مسیح می رساند . آگاتیاس ، مورخ یونانی که در سده ششم مسیحی ( دوران ساسانیان ) می زیسته ، نوشته است : زمان پیدایش زرتشت و تبلیغ دین به درستی روشن نیست . ایرانیان می گویند که او در زمان ویشتاسب ، پدر داریوش می زیسته است . ولی این امر ، فوق العاده مورد تردید است . تاریخ پیدایش هر چه باشد ، تردیدی نیست که زرتشت پیامبری بوده است که دین کهن ایرانیان را تغییر داد . مری بویس با توجه به نزدیک بودن زبان گات ها به زبان ریگ ودا ، تاریخ زرتشت را ۱۷۵۰ سال پیش از مسیح ذکر می کند .

سرانجام زرتشت …

بنا به سنت زرتشتی ، اشو زرتشت در بلخ هنگامی که سرگرم پرستش اهورامزدا بود ، به دست توربراتور ( تورِبَراَدروریش ) کشته شد . بنا به سنت ، زرتشت ۷۷ سال داشت . سال ها پیش در یکی از مسافرت هایم به افغانستان در مزار شریف ( که مشهور به مزار علی است ) از یک نفر شنیدم که می گفت مزار شریف ، مزار یکی از بزرگان پیش از اسلام بوده است و بعد از تسلط اسلام ، برای جلوگیری از تخریب ، آن را مزار علی ( ع ) خوانده اند ، در حالی که مسلم است که آرامگاه علی ( ع ) در نجف است . این کار در ایران هم شده است مثلا برای حفظ آرامگاه کوروش در دشت مرغاب فارس آن را مقبره مادر سلیمان خوانده اند و برای حفظ آتشکده آذرگشسب آن را تخت سلیمان نام نهادند . مسجد جامع اصفهان در محل یکی از آتشکده های زرتشتی ساخته شده است . از همان موقع بازدید از مزار شریف ، این فکر که ممکن است مزار شریف ، مزار زرتشت پیامبر باشد به اندیشه من راه یافت و اخیرا در پاریس یک نفر دانشمند افغانی حدس مرا تایید کرد . (۱).

وجوه اشتراک بین دین ایرانی و هندی …

یکی از نکات حائز اهمیت در مورد جدائی ایرانیان از هندیان ، اینست که ایرانیان پس از جدائی ، مفاهیم و اندیشه هائی را که زاده ی شرایط جدید بود در قالب همان اندیشه هائی بیان داشتند ، که قبلا دارا می بودند . ایشان سعی میداشتند که خدایان قدیم را در آئین جدید خود جای دهند . این واقعیت به قدری اهمیت می یابد که حتی دسته ای از مستشرقین اعتقاد داشتند که (( مزدائیسم )) میراث همان دورانی است که ایرانیان و هندیان زندگی مشترکی داشتند . دلیل این امر را وجود افکار و عقاید مشابهی می دانند که با جملات مشابه در کتب (( اوستا )) و (( ریگ ودا )) یافت می شود . عمده ترین این وجوه چنین اند : ایشان هر دو در مرحله ی پرستش طبیعت بسر می بردند . در میان هر دو قوم خدا نام و شکل یکسانی داشته است . نام یکی از خداوندان در سانسکریت (( آسورا )) ولی در اوستا (( اهورا )) آمده است . و نیز بعضی (( وارونا )) ی هندی را همان (( اهورا )) می دانند . دیگر (( دیوا )) ( daiva ) است که در سانسکریت به صورت (( دوا )) ( divas ) و در اوستا (( دیوا )) ( daeva ) به معنی وجود آسمانی آمده است . ایشان آب مقدسی به نام (( هوم )) ( haoma ) داشته اند که در آئین ودا به نام (( سوما )) ( Soma ) وجود دارد . داستانهائی به اشتراک در بین دو قوم وجود دارد ، که از همه مهمتر (( یمای دلاور )) ( نام آفتاب در وقت غروب ) است که پادشاه اموات محسوب میشده است .

آئین زرتشت …

آئین زرتشت نخستین آئین مدون ایرانی است که دارای کتاب و سلسله قوانین و قواعد مدون می باشد . آئین زرتشتی را آئین مزدیسنی نیز خوانده اند که به معنی پرستنده اهورا مزدا می باشد ؛ چرا که در این آئین اعتقاد بر اینست که جهان را خدایی به نام (( مزدا اهورا )) یا (( اهورا مزدا )) است .
زرتشتیان را (( مجوس )) نیز گفته اند . درباره ی ریشه کلمه مجوس محققین عقاید مختلفی ابراز داشته اند : عده ای آنرا از ریشه ی (( موهو )) ( Moho ) که یک کلمه چینی است ، و عده ای از ریشه ی (( مگهه )) ( Magha ) سانسکریت دانسته اند . ولی از جمله تحقیقاتی که در اینباره شده ، تحقیق استاد پورداود می باشد که تا حدی مساله را روشن میدارد : بر اساس تحقیقات پورداود این کلمه صرفا به منظور زرتشتیان به کار رفته است ؛ چنانکه واژه (( مگ )) ( Maga ) در پنج بند گاتها به کار رفته و نیز در دو بند واژه (( مگون )) ( Magovan ) به معنی پیروان دین آمده است . واژه (( مغ )) در فارسی نیز از این ریشه است . بهر صورت مجوس معرب همان (( مگوس )) ( Magos ) است که آرامیها به کار برده اند . این آئین در دوره ی ساسانی مذهب رسمی مملکت به شمار می رفته است . پیروان این آئین را (( گبر )) یعنی (( کافر )) نیز خوانده اند ، که آنرا سبب چیزی جز اختلاف مذهبی بین ایشان و مسلمین نتواند بود .
نام زرتشت پیامبر این کیش ، (( زراتشتر )) نیز آمده است . برای نام وی علاوه بر معنی ( دارنده ) (( شتر زرد )) که اتفاق نظر بیشتری روی آن دارند ، معانی : (( پسر ستاره )) ، (( درخشان مانند طلا )) ، (( عقل درخشنده )) ، (( پرتو الهی )) ، (( راستگو )) و … را آورده اند . (( هاگ )) ( Haug ) انگلیسی نام وی را به (( راهنمای اعلی )) ترجمه کرده است . لقب وی (( سپنتمان )) یا (( اسپیت مان )) می باشد که در گاتها نیز آمده است .

محل تولد زرتشت …

( درباره محل تولد زرتشت هم ، اختلاف نظر است . بنا به گفته اوستا ، محل تولد زرتشت ، ساحل رودخانه دارجا در اَیریانَ وَئیجَهِ بود ) .
بعضی از محققین محل تولد وی را آذربایجان و عده ای دیگر (( ری )) یا (( رگ )) یا (( درغ )) می دانند . به هر ترتیب آنچه که مسلم است ، اینست که وی از میان قوم ماد که شعبه ای از آریان های شمالی و شرقی ایران می باشند ، برخاسته است . محل تولد وی نیز به احتمال قوی یکی از شهرهای شمالی ایران بوده است که حدس زده می شود این محل درکنار رود ارس بوده باشد .
وی در ۲۰ سالگی از بین مردم خارج می شود و زندگی ریاضت کشانه ای در پیش می گیرد . برای بازیابی حقیقت به تلاش مستمر و پیگیر دست می زند . در سن ۳۰ سالگی در کنار رودی به نام دائی تی ( بعضی از علما آن را رود ارس امروزی می پندارند ) از طرف اهورا مزدا به وی امر می شود که مردم را به دین اهورایی دعوت نماید . وی پس از دریافت فرمان اهورا مزدا به تبلیغ و اشاعه ی این آئین می پردازد .

اهورا مزدا …

در مقابل اهورا مزدا ( اسپنتامینو ) که خدای پاکی و روشنایی است و تجمع تمام نیکی ها و زیبائیهاست ، اهریمن ( انگر مینو ) یا خدای زشتی ها ، محل تجمع انواع ناراستی ها و ناپاکی هاست . از همینجاست که اختلافات تعبیر و تفسیری آغاز می گردد : عده ای تصور می دارند که آئین زرتشت آئین (( یکتا پرستی )) و دسته ای نیز در مقابل بر این اعتقادند که آئین زرتشتی ، آئین ثنویت و (( دوگانه پرستی )) است . بنا بر قول (( کای بار )) یونانیان بدین سبب که خود بر چندین خدا اعتقاد می ورزیدند ، ایرانیان را نیز دوگانه پرست محسوب داشتند . (( توماس هاید )) بر یگانه پرستی زرتشتیان اصرار ورزیده و برای اثبات نظر خود از (( گبرها )) که بنا بر قول سیاحانی نظیر (( شاردن )) و (( مندلسو )) به یک خدا اعتقاد داشتند ، نام می برد . (( هاگ )) معتقد است که زرتشت از لحاظ دینی یکتاپرست ولی از لحاظ فلسفی دوگرای بوده است .

انسان می بایستی در این جهان با هر آنچه زشتی و پلیدی است و یا مظهر آن است پیکار کند و تنها حربه وی در این پیکار مداوم راستی است و پاکی . هرودت می نویسد : ایرانیان هیچ چیز را به قدر دروغ موجب شرمساری نمی دانند و بعد از دروغ قرض گرفتن را ؛ زیرا می گفتند : آنکه قرض دارد ناچار دروغ هم می گوید .

سه اصل نجات …

سه اصل نجات در این آئین عبارت است از : (( هومته )) ( Humata ) یا پندار نیک ، (( هوخته )) ( Hukhta ) یا گفتار نیک ، (( هوروشت )) ( Havarashta ) یا کردار نیک . این سه ، فرمول اخلاقی زرتشت را تشکیل می دهد که آدمی می بایست زندگی خود را بر اساس آن استوار دارد . هر انسانی که بر طبق این سه الگو رفتار نماید ، اهورا مزدا را در پیروزی بر اهریمن یاری داده است ، و پاداش وی نیکو جایگاهی در بهشت برین است . این سه اصل از بهترین و شیوا ترین فرامین اخلاقی است که ایرانیان افتخار آن را دارند که دین باستانی آنها اعلام داشته است .
وجود آتش در این دین بحث بسیاری را برانگیخته است و موجب آمده است که عده ای ایرانیان را آتش پرست محسوب دارند . در صورتیکه چنین نیست ، آتش از ابتدا در بین قوم هند و اروپائی عامل مهمی محسوب می گردیده است . زرتشت فقط به آن جنبه ای اخلاقی و معنوی می دهد . درباره ی آتش چنین استدلال می کنند که : آتش به عنوان مظهر پاکی و راستی ستایش می گردد و نه به عنوان معبود . آتش در این آئین درست همان نقشی را دارد که قبله در اسلام و صلیب در مسیحیت دارا است .

کتب زرتشتی …

آئین زرتشتی را کتابی است به نام اوستا ، که به صورتهای (( ابستا )) ، (( است )) ، (( استا )) ، (( اویستا )) ، (( بستاق )) ، و … نیز آورده اند . اوستا را به (( کتاب )) ، (( کلام موزون )) ، (( علم )) ، (( بنیان )) و … معنی کرده اند . و این خود نیز محل اختلاف است . اوستا در مقام خود یک نوع دایره المعارفی مشتمل بر مطالب بسیار درباره ی هیئت و نجوم و حقوق و قضا و اخلاق و … بشمار می رفت . خصوصیات اوستای اصلی چنین بوده است . ۱۰۰۰ فصل ، در ۲۱ جلد ، که مجموعا به عقیده (( پلینی )) دو میلیون بیت بوده است . اوستائی که از دوره ی هخامنشیان موجود است ۸۱۵ فصل و اوستائی که در زمان ساسانیان گردآوری گشته است ۳۴۸ فصل دارد . اوستا از دو قسمت تشکیل شده است :
۱ – قسمت باستانی شامل (( گاتها )) ، (( وندیداد )) ، و (( ویسپرد )) .
۲ – قسمت جدید شامل (( یشت ها )) ، (( نیایشها )) ، و (( خرده اوستا )) .
اوستائی که هم اینک موجود است شامل پنج دفتر : یسنا ، ویسپرد ، وندیداد ، یشت ، و خرده اوستا ، می باشد . (۲).

زبان اوستایی …

پیش از این در خصوص زبان اوستا اختلاف داشتند . برخی آن را از مشرق و برخی دیگر از شمال غربی ایران تصور می کردند . از قدیم به واسطه موجود بودن خطوط میخی هخامنشیان و مقایسه آنها با زبان اوستا ثابت بود که زبان مقدس متعلق به جنوب غربی ایران نمی باشد . در این اواخر به واسطه خطوطی که در تورفان ( وادی تورفان Turfan در ناحیه کوهستانی تیانشان Tian-šan در شمال شرقی ترکستان چین واقع است . قسمتی از کتاب شاپورگان مانی که غالباً مورخین عرب و ایرانی از آن اسم برده اند « شابرقان » در وادی مذکور پیدا شد ) ، پیدا شد یقین گردید که زبان اوستا با زبان سُغدوختُن و یا مشرق ایران تفاوت کلی دارد . بنابراین امروز شکی نماند از آنکه زبان اوستا متعلق به مغرب ایران باشد . (۳).

تطبیق واژه هایی از زبانهای اوستایی ، تالشی و تاتی

 
فارسی
اوستایی
تالشی
( رضوانشهر)
تالشی
( آستارا )
تاتی
 ( کلور )
تاتی
 ( تاکستان )
من
 
اَزِم - azem
از - az
از - az
از - az
اَ – a
بیهوده – بی ارزش
آدَرَ - ādara
ددار- dadar
هَدَرَه -hadara
ددار- dadar
هَدَر– hadar
کارد – چاقو
کارِتَه - kareta
کارده - kārda
کُردَه- korda
کل کارد -kelakārd
چاقُ – čaqo
تخم – بذر
توخمان –taoxman
توم – tom
 
توم - tum
توم – tom
توم – tum
پُل
پِرِتَو - peretav
پَرد - pard
پَرد - pard
پِرد - perd
پُورت – port
زن
گنا - genā
ژن - žēn
ژن - žēn
زله - zalle
زینیه –zeyniye

گفته هایی از زرتشت …

تنها یک راه برای نجات وجود دارد و آن راه راستی است .. زرتشت ..
آموزرگار بد ما را از راستی باز می دارد .. زرتشت ..
خوشبختی برای کسی است که پایبند راستی و درستی است .. زرتشت ..
انسان دانا همیشه راه راستی و درستی را در پیش می گیرد و انسان نادان راه دروغ و تباهی را .. زرتشت ..
کسی که از نیروی راستی برخوردار است بی گمان در آزمایش زندگی سرافراز و پیروز است .. زرتشت ..
کسانی که مهر و فروتنی را گرامی می دارند پاک و آراسته می مانند .. زرتشت ..
خداوند دانا ، به ما آزادی داده است تا با گزینش خود ، مسئول پیشرفت یا عقب ماندگی ، شادی یا اندوه خود باشیم .. زرتشت ..
کسانی که از راستی برگردند و جهان را در راستای تباهی بکشانند ، از دانش و خرد بهره ای ندارند .. زرتشت ..
کسی که از دانش و پرورش بهره داشته باشد ، به دروغکار نمی پیوندد .. زرتشت ..
راستکار باید دوست راستکار و راهنمای دروغ کار باشد .. زرتشت ..

چو یک چند گاهی بر آمد برین … درختی پدید آمد اندر زمین
از ایوان گشتاسب تا پیش کاخ … درختی گشن بیخ و بسیار شاخ
همه برگ او پند و بارش خرد … کسی کز خرد بر خورد کی مرد
خجسته پی و نام او زردهشت … که اهریمن بد کنش را بکشت
به شاه جهان گفت پیغمبرم … تو را سوی یزدان همی رهبرم
پدید آمد آن فره ایزدی … برفت از دل بدسگالان بدی
ره بت پرستی برافکنده شد … به یزدان پرستی پراکنده شد
فردوسی

………………………………………………………………………………………….
منابع :
(۱)- دیدی نو از دینی کهن – فلسفه زرتشت – دکتر فرهنگ مهر – چاپ هشتم : ۱۳۸۸ – نشر جامی – صص ۳۷ – ۳۸ – ۳۹ – ۱۱۷ – ۱۲۲ – ۱۲۵ – ۱۲۷ – ۱۲۸ – ۱۲۹ .
(۲)- اندیشه های بزرگ فلسفی ، ( هفتاد مقاله فلسفی ) ، گزینش و انتخاب : دکتر ح . بابک ، انتشارات شرق ، خرداد ماه ۱۳۵۶ ، ص ۵۵۱ – ۵۶۴
(۳)- اوستا ( گاتها ) ، ابراهیم پورداوود ، انتشارات پارمیس ، چاپ اول ، ۱۳۸۹ ، ص ۵۸
(۴)- رهیافتی به گاهان زرتشت و متن های نو اوستایی ، هانس رایشلت ، گزارش : جلیل دوستخواه ، انتشارات ققنوس ، چاپ اول ، ۱۳۸۳ ، صص ۵۱۴ – ۷۱۳ – واژه های اوستایی از این منبع .
(۵)- فرهنگ تاتی و تالشی ، علی عبدلی ، انتشارات دهخدا ، چاپ اول ، ۱۳۶۳ ، صفحات مختلف ، واژه های تالشی رضوانشهر و تاتی کلور از این منبع .
(۶)- فرهنگ تاتی تاکستان ، رضا رحمانی ، انتشارات سال ، چاپ اول ، ۱۳۹۰ ، صفحات مختلف .
(۷)- واژه های تالشی آستارا از نویسنده مقاله ( وبلاگ دوستداران تالش – آستارا ) می باشد .
…………………………………………………………………………………

نویسنده و گردآورنده : ضیاء – ط / وبلاگ دوستداران تالش ( آستارا ) . 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد